جایگاه و کارکرد قوه حاکمه تأملی در فاسفه کانت
نویسندگان
چکیده
کانت میان قوه حکم تعیّنی و قوه حکم تأملی تفاوت قائل است و آن را در دو قلمرو زیباشناسی و غایت شناسی تبیین می کند. قوه حکم به معنای کلی، قوه ای است که به جزئیات ذیل قانون کلی می پردازد؛ اگر کلی به مثابه قانون از پیش فراهم باشد، قوه حکم تعیّنی است و چنانچه جزئیات فراهم باشد و کلی باید استخراج یا کشف گردد، قوه حکم تأملی است. کانت تلاش می کند تبیین نماید که همان گونه که قوه فهم اصل یا اصولی آزاد از تجربه دارد، برای قوه حکم نیز باید اصلی آزاد از تجربه یافت. این اصل آزاد از تجربه برای قوه حکم تأملی، اصل غایت مندی درونی طبیعت است.
منابع مشابه
جایگاه نقد قوه حکم در فلسفه استعلایی کانت
طرز نگرش غایت انگارانه که از زمان ارسطو به بعد بر اندیشة مغرب زمین سیطره یافت در دوران جدید از جانب بینش مکانیسنی به حاشیه رانده شد و شناخت علمی محدود به شناخت علیت فاعلی گردید، بهگونهای که واژة علت مترادف با علت فاعلی شد. کانت با طرح زمینههایی برای نوعی از امکان برای علیت غایی در دو نقد اول و دوم، در نقد سوم خود جایگاه معینی برای نگرش غایت انگارانه در زیباشناسی و در قلمروی موجودات زنده آلی ...
متن کاملجایگاه نقد قوه حکم در فلسفه استعلایی کانت
طرز نگرش غایت انگارانه که از زمان ارسطو به بعد بر اندیشه مغرب زمین سیطره یافت در دوران جدید از جانب بینش مکانیسنی به حاشیه رانده شد و شناخت علمی محدود به شناخت علیت فاعلی گردید، به گونه ای که واژه علت مترادف با علت فاعلی شد. کانت با طرح زمینه هایی برای نوعی از امکان برای علیت غایی در دو نقد اول و دوم، در نقد سوم خود جایگاه معینی برای نگرش غایت انگارانه در زیباشناسی و در قلمروی موجودات زنده آلی ...
متن کاملمقایسه مفهوم غایتمندی در مقدمه و دقیقه سوم تحلیل امر زیبا در نقد قوه حکم و نتایج ناشی از آن
یکی از دغدغههای بنیادین کانت در نقد قوه حکم، مسئله غایتشناسی است. غایت به عنوان امری که در فلسفههای قدیم به ویژه فلسفه ارسطو و پیروان وی یکی از ارکان مهم دستگاههای فلسفی را تشکیل داده بود، در فلسفههای جدید و به ویژه توسط دکارت و اسپینوزا از قلمرو تبیین فلسفی عالم کنار گذاشته شد. کانت به عنوان پرچمدار فلسفه جدید در نقد قوه حکم دوباره به مسئله غایت و غایتمندی باز میگردد. او معتقد است که ...
متن کاملآیا صنایعدستی هنر است؟ جستجوی جایگاه صنایعدستی در بین هنرها براساس زیباییشناسی کانت
به نظر «کانت» زیبایی امری عینی و متکی بر مفاهیم نیست، بلکه ذهن واضع حکم زیباشناختی در ابژۀ هنر است. احساس رضایتمندی در حکم ذوقی را ناشی از قضاوت تأملی به واسطه ذهن قضاوتکننده میداند. او هنر را از طبیعت، علم و پیشهوری متمایز دانسته و هنرها را به مکانیکی، مطبوع و زیبا تقسیم میکند. به زعم کانت هنرمطبوع هنری است که غایت آن صرفا لذت است، در حالی که معیار قضاوت در هنر زیبا قوه حاکمه تأملی بوده و ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
پژوهش های معرفت شناختیجلد ۴، شماره ۱۰، صفحات ۳۳-۵۶
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023